متن زیر تبریک عید باستانی نوروز ۱۴۰۱ از طرف یکی از اساتید فرهیخته ادبیات اصفهان است که با اجازه ایشان و بدون ذکر نام، منتشر میشود. حال و هوای توسعه ایران در عمق این دلنوشته نهفته است. به امید ایرانی سربلند، توسعهیافته و آباد.
«کشور ایران در سرنوشت پیچیده خود، بارها و بارها همچون ققنوس در آتش سوخته و از دل خاکستر ناامیدی زایش و رویشی دوباره را از سر گرفته است. آنان که با این ویژگی از تمدن ایران آشنا هستند، خوب میدانند که ایران ما، بارها گردنههای بسیار دشوار را از سر گذرانده است.
ای فرزند شایسته ایران، مهم این است که در این گذرگاه تاریخ «ایران را از یاد نبریم». آنان که میپرسند «ایران چه حرفی برای گفتن دارد»، بدانند که این سروِ سایهفکن، سرشار از گفتهها و ناگفتهها است. حقیقت این است که گاهی ایران و «تنهاییاش» آزارم میدهد. این مادر پیر و در عین حال توانمند که استعدادِ هزاران جوان در خود نهفته دارد، نیازمند یاری عزیزانی چون شماست و در این میان، بزرگترین یاری و امداد، باور داشتنِ ایران و ایرانی است.
«به دنبال سایه همایِ» خوشبختی خواهیم بود و «شور زندگی» را دوباره به ایران باز میگردانیم.
اوضاع امروز ایران و وخیمتر از آلمان پس از جنگ جهانی دوم نیست اما یک تفاوت وجود دارد و آن اینکه در آلمان به جای کوبیدن بر طبل ناامیدی، ایستادند، تدبیر کردند و کوشیدند تا آنکه افقهای روشن را تجربه کردند.
این روزها و در این بِزَنگاه، مامِ میهن، نیازمند نگاه مهربان، اظهار و تحققِ عملی عشق است. عشق به آبادانی و سرافرازی ایران. به نظر میرسد این مادر با نگاه پرمعنا پیام میدهد که تنهاست.
چه باید کرد؟...
سهم شما در آبادانی آینده ایران چیست؟...
ایران به نهاد خود معما دارد پس معرکهی نهان و پیدا دارد
هم کوه یخ است و نیز هم شعله تاک آتشکدهای درون دریا دارد»
پینوشت: یادآور میشود کلماتی که در گیومه نوشته شده، نام آثار نویسنده معاصر، دکتر محمد علی اسلامی ندوشن است.
سهم ما آگاه شدن و اطلاع رسانی به هر تعداد از مردمه که می تونیم. تا وقتی مردم سواد کمی دارند و مطالبه گر نیستند، نمی تونیم به توسعه برسیم